-
۱۳۹۵/۰۵/۱۹
-
جز غم ایام با ما هیچکس همراه نیست
همدمی پیوسته ما را جز غم جانکاه نیست
هر دری بر روی من وا می شود رو به غم است
گر بلد پیدا شود ما را ،به جز گمراه نیست
دور گردون بر مراد عاشقان هرگز نگشت
راه گر گردد هویدا جز به سوی چاه نیست
گر شوی غمخوار مردم با تو همدل می شوند
خلق را یکدم نظر بر مردم خودخواه نیست
بزم دل روشن شود از طلعت رخسارتان
تا شمائید احتیاج ما به مهر ماه نیست
قامت ما خم نگردد در بر ارباب زر
با قناعت حاجتی ما را به این درگاه نیست
زیستن با سادگی ما را بود عیش مدام
حاجتی ما را به دنیا و مقام و جاه نیست
خوش بود گیریم «ساغر» از کف ساقی مدام
در حریم میفروشان گر چه ما را راه نیست
جهت مشاهده دیگر اشعار ساغر اینجا را کلیک کنید.